کد خبر: ۵۰۸۲۷
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۹

ايرج ناظمي: معلوم نيست چرا اصفهان بين زمين و آسمان معلق نگه داشته شده است؟ دياري که همواره در زمينه هاي مختلف، سرآمد جهانيان بوده، در اين ايام با انبوهي از مشکلات مواجه است که روز به روز در حال افزايش هستند.

معضلات طبيعي، خشکسالي، ترافيک، صنعت و سلامت و اشتغال و موارد متعدد ديگري که براي آن مي توان يک موزه تمام عيار راه اندازي کرد. شايد برخي از آنها که قابل پيشگيري بودند، ديگر حتي قابل کنترل هم نباشند و بايد با آنها سوخت و ساخت. ولي در حالي که نه تنها همت مشهودي براي رفع بسياري از آنها وجود ندارد، بلکه معلوم نيست چرا در زمان حاضر، گره بر کلاف سر در گم آن افزوده مي شود. گويا اين شهر و استان بلند آوازه، در پارکينگ توجه کساني قرار گرفته است که خود، مسئول نخست رفع کمبودها و معضلات و ناکامي ها به شمار مي روند.

گويا در پايتخت کشور دلسوزي براي اصفهان وجود ندارد که اگر بود، حداقل در نخستين گام خود، تکليف استانداري اصفهان را مشخص مي کرد تا همگان بدانند بالاخره براي چهار سال آينده بايد طلبکار مدير فعلي باشند يا آنکه اتخاذ تصميم براي موضوعات کلان و اساسي خود را به ديدگاه متصدي بعدي واگذار کنند؟

علاوه بر مديريت ارشد استان، وضعيت شهر مرکزي آن هم در هاله اي از ابهام قرار دارد. مدتها پيش فردي از سوي شوراي شهر به عنوان شهردار انتخاب شده است اما همچنان در وسط «دروازه دولت» نگه داشته شده و نفس حضورش براي کليدداري اصفهان در هاله اي از ابهام قرار دارد!

فضاي فعلي براي کساني که مشغله فکري شان موضوعات جاري است، يک چيز را گوشزد مي کند که اين رويه در وهله اول، تحقير اصفهان را به همراه دارد. گويي برخي به اين شهر و استان پوزخند مي زنند و از معلق ماندن آن لذت برده و اين موضوع جزو افتخارات رزومه کاري شان تلقي مي شود.

در حال حاضر کدام مديري را در استان مي توان پيدا کرد که تداوم فعاليت خود را منوط به نهايي شدن تکليف استاندار اصفهان نداند. وقتي بودن يا نبودن صدها مدير و مسئول و فعاليت و برنامه ريزي کاري شان، به نهايي شدن وضعيت مدير ارشد استان بستگي دارد، چرا وزير کشور و رئيس جمهوري که بخش عمده اي از مصدرنشيني شان را مديون رأي مردم اين استان هستند، در زمينه اولويت اول برنامه هاي خود، اصفهان را در حاشيه قرار داده اند؟

از سوي ديگر در زمينه هدايت شهر نيز اوضاع بر همين منوال مي چرخد. اين درست است که در زمان انتقال صدارت، شهر با سرپرست اداره مي شود. ولي اگر با خود و مردم رو راست باشيم، بايد اعتراف کنيم که «سرپرست» يک مسئوليت تشريفاتي است و به هيچ وجه نمي تواند عنوان قاطع و جامع الاختياري براي کنترل يک شهر محسوب شود. قاعدتاً بسياري از اعمال نظرها و تصميم گيري ها در حوزه اختيارات چنين مقامي قرار ندارد و او تنها مي تواند نسبت به رتق و فتق امور جاري و پيش پا افتاده بپردازد.

حال اين موضوع را به اين مهم اضافه کنيد که اصفهان در مقام عمل، حتي سرپرست هم ندارد. به صورت اسمي و در تشريفات اداري، کسي سرپرست امور آن است که خود شهردار يک شهر ديگر است و اگرچه روزگاري پرتلاش و با جنب و جوش ظاهر شده، ولي امروز دغدغه اصلي اش شهر ديگري است و معلوم نيست که در حال حاضر، وي اصلاً در اصفهان حضور داشته باشد!

مگر دولت ضامن بيت المال نيست؟ پس چرا براي شهر و استاني که روزانه ميلياردها تومان خرج و هزينه دارند، دست روي دست گذاشته و تکليف سکانداران آن را مشخص نمي کند؟

اين کنش آيا برآورد همان سخناني است که در دوره انتخابات بر زبان رانده شد؟ آيا حاصل رأي مردم بايد تأخير در تعيين دو مدير باشد؟

«زرگرپور» مي ماند يا نمي ماند، «نوروزي» مورد تأييد باشد يا نه، فرقي نمي کند. مهم اين است که تکليف بودن يا نبودنشان سريعاً مشخص شود. آيا انجام اين موضوع کار خيلي سختي است؟

وقتي نهايي کردن وضعيت دو نفر براي سکانداري شهر و استان تا بدين حد طولاني شده و در ابهام فرو مي رود، چگونه مي توان انتظار داشت مسائل مهم اصفهان از قبيل جاري شدن زاينده رود و معضلات زيست محيطي و بيماري هاي فراگير و رکود صنعت و عمران و مشکلات نفسگير فرهنگي و اقتصادي، خيلي سريع رفع و حل شده و اوضاع مردم بسامان شود؟

در اين ميان جهت گيري نگارنده، صرفاً انتقاد از وزارت کشور و دولت و مسئولين کشوري نيست. چرا که حداقل آنان تکليف خود با موضوعي به نام اصفهان را از سال ها پيش مشخص نموده و در عمل نشان داده اند که در طينت اصلي شان، اين شهر و استان در حاشيه توجه آنان قرار داشته و براي معضلات انبوه آن، تمرکز و دغدغه خاطر چنداني ندارند. اما انتقاد اصلي متوجه مؤثرين شهر و استان است که با تعلل خود، سکون مسئولين کشوري را طاقت فرسا نموده اند.

استاندار اصفهان اگر چه تکليف نهايي خود را نمي داند ولي تا زماني که در رأس مديريت استان حضور دارد، بايد بدون توقف در مسير رفع مشکلات آن همت کند.کسر شأن و سابقه و ادعاي اوست که در شهري تردد کند که فاقد شهردار است. چگونه مي تواند در مورد اصفهان اظهار نظر کند ولي شاهد مجموعه عريض و طويل شهرداري آن باشد که در کما فرو رفته است؟ مگر او متضمن رفاه و آسايش مردم اين شهر و تمام شهرهاي استان نيست؟

نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي چرا بايد ساکت بنشينند؟ آيا خطابه هاي عريض و طويل خود در زمان انتخابات را فراموش کرده اند؟ آيا فقط مي توانند تمام قدرت خود را به سوي استانداري نشانه گيري کنند تا فرد مطلوب آنان را به عنوان مديرکل فلان اداره و سازمان انتخاب کند و در هدف گيري وزارت کشور، فاقد هرگونه توان و اختياري هستند؟ به همين شيوه قصد دارند تا دو سال ديگر از اعتبار اصفهان در سطح کشور و دولت و مجلس دفاع کنند؟ آيا در محدوده توجهات آنان، تعيين سريع استاندار و شهردار جايي ندارد؟ حق موکلان خود را در زمان حاضر از چه کساني مطالبه مي کنند؟ از استاندار و شهرداري که نيستند و اگر هستند، پا در هوا مانده اند؟

اعضاي شوراي شهر اصفهان چرا هنوز از فانتزي هاي انتخاباتي خود خارج نشده اند؟ اينکه در جلسات محلي بنشينند و به گلايه سطحي بپردازند، چاره کار نيست. از مصاحبه با رسانه ها هم به جايي نمي رسند و صدايشان از دروازه تهران هم آن سو تر نمي رود. اين جمع 13 نفره بايد بدانند که مقطع فعلي، موعد مناسبي براي مقاله نويسي در کانال هاي تلگرامي و طرح ايده هاي روشنفکري در سطح مطبوعات نيست. براي تمام اينها، چهار سال طولاني فرصت دارند. ولي آنچه وظيفه امروزي شان به شمار مي رود، رفع بلاتکليفي مديريت شهر است.

ختم کلام آنکه حال و روز ايجاد شده براي اين شهر و استان، مطلقاً در شأن مردم آن نيست. صرفاً نشستن و گفتن خطاست.

مجموعه اي از مؤثرين استان، نمايندگان مردم در مجلس، اعضاي شوراي شهر، استاندار فعلي و کساني که به واقع خود را دلسوز اصفهان مي دانند، فارغ از جهت گيري هاي سياسي و سليقه هاي شخصي، بايد براي مدتي عطاي لذت حضور در جلسات بي فرجام محلي را به لقاي آن بخشيده و پشت در اتاق رئيس جمهور و وزير کشور ساکن شوند و با دو اسم، با دو حکم و با دو فرد نهايي شده مورد تأييد به اصفهان برگردند. در غير اين صورت تا پايان دوره تصدي منصب انتخاباتي يا انتصاباتي خود بايد پاسخي مناسب براي تعلل احتمالي شان داشته باشند. چه بسا مردمي که به طور مستقيم يا غير مستقيم آنان را به موقعيت فعلي رسانده و به عنوان افراد صاحب صلاحيت تأييدشان کرده اند، به صورت گفته و ناگفته، آنها را ضامن ريال به ريال بودجه شهر و استان و لحظه به لحظه فرصت و تهديدهاي پر فراز و نشيب فعلي قرار داده اند و ضمير ناخود آگاه و وجدان خفته اي مي خواهد که در برابر اين انتظار کوچک، ساکت و راکد بماند.


برچسب ها: اصفهان ، مشکلات ، دلسوزی ، موزه ، اشتغال ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
ویدئو
آخرین اخبار