کد خبر: ۳۷۱۶۰
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۰

بامداد اول ارديبهشتماه امسال بود که زن جواني وحشتزده به اداره پليس رفت و از سهمرد به اتهام آدم ربايي و آزار و اذيت شکايت کرد.

شاکي با صدايي لرزان گفت: «چند سال قبل شوهرم فوت کرد و من و فرزندانم را تنها گذاشت. از آن روز به بعد مجبور شدم براي هزينه زندگيمان در خانه افراد پولدار کار کنم. ساعت 22 بود که کارم تمام شد و راهي خانهمان شدم. در ميدان آزادي سوار خودروي پرايدي شدم که در صندلي جلوي آن زن ميانسالي به عنوان مسافر سوار بود. راننده مرد جواني بود و به طرف سهراه آذري به راه افتاد تا اينکه در ميدان فتح، زن ميانسال از خودرو پياده شد و من و راننده تنها شديم. راننده پس از طي مسافت کوتاهي ناگهان مسيرش را تغيير داد و به طرف حاشيه شهر حرکت کرد. وقتي به او اعتراض کردم چاقويي از زير صندلياش بيرون آورد و مرا تهديد کرد اما من نترسيدم و با داد و فرياد از رهگذران درخواست کمک کردم ولي در آن موقع از شب کسي متوجه فريادهاي من نشد. سعي کردم در خودرو را باز کنم و خودم را به داخل خيابان پرتاب کنم اما درها قفل شده بود و از داخل باز نمي شد. با گريه و التماس از راننده خواستم خودرو را متوقف کند و مرا پياده کند اما هر چقدر التماس کردم دلسياه او را به درد نياورد

زن جوان افزود: «راننده همچنان به راه خود ادامه داد تا اينکه از شهر بيرون رفت و در نهايت در بيابانهاي اطراف اسلامشهر خودرويش را نگه داشت و مرد جوان با چاقو به سراغ من آمد و تهديد کرد هر چقدر اموال با ارزش دارم به او بدهم. چارهاي جز تسليم شدن نداشتم و بعد از اينکه مرد شيطان صفت نقشه سياهش را به اجرا رساند به زور تمامي طلاها و پولهايم را به او دادم. مرد آدم ربا حتي گوشي تلفن همراه و ساعت مچيام را گرفت و در آن بيابان و در تاريکي شب مرا از خودرو به بيرون پرتاب کرد و فرار کرد

وي ادامه داد: «هر چقدر به دنبال خودرويش دويدم فايده اي نداشت و مرد بيرحم به سرعت رفت. تاريکي و سکوت عجيبي بيابان را فراگرفتهبود و فقط هر چند دقيقه يکبار صداي حيوانات وحشي به گوشم مي رسيد. آنقدر ترسيده بودم که توان راه رفتن نداشتم تا اينکه از دور نور چراغ خودرويي را ديدم که از جاده فرعي عبور مي کرد. به سرعت خودم را به خودرو رساندم و درخواست کمک کردم. راننده خودرو که پسر جواني بود با ديدن من خودرو را متوقف کرد. من ماجرا را براي او و دوستش که مرد جواني بود توضيح دادم و آنها هم قبول کردند به من کمک کنند و مرا به نزديک ترين کلانتري برسانند. وقتي سوار خودرو شدم ابتدا کمي آرامش گرفتم اما اين آرامش خيلي طول نکشيد تا اينکه مرد جوان به راننده دستور داد مسيرش را عوض کند. همان لحظه فهميدم که دوباره در دام افراد خلافکاري گرفتار شدهام. پسر جوان ابتدا مخالفت کرد اما مرد جوان اصرار کرد و او هم مسير خودرو را تغيير داد. دوباره گريه و التماسهاي من شروع شد اما فايدهاي نداشت. آنها دقايقي بعد مرا به داخل گاوداري در همان حوالي بردند. مرد جوان که خيلي خشن بود، گلويم را فشار داد و گفت اگر تسليم آنها نشوم مرا به قتل ميرساند که پسر جوان به کمک من آمد و مانع کشته شدن من شد اما در نهايت آنها پس از آزار و اذيت لحظاتي بعد مرا در يکي از خيابانهاي جنوب تهران رها کردند.»

با طرح اين شکايت پرونده به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي تهران براي رسيدگي در اختيار تيمي از کارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.

مأموران در نخستين گام موفق شدند گاوداري آدم ربايان را شناسايي کنند. بررسيها نشان داد نيمهشب حادثه پسر 19 ساله صاحب گاوداري که «بابک» نام دارد، همراه دوستش که مرد 34 سالهاي به نام «شهروز» که متهم سابقهدار است، زن جوان را ربوده و در داخل گاوداري مورد اذيت و آزار قرار دادهاند.

پس از اين مأموران بابک و شهروز را بازداشت کردند.

بابک که دانشجوي رشته کامپيوتر بود در بازجوييها با اظهار پشيماني گفت: «نيمهشب حادثه همراه شهروز در حال برگشت از گاوداريمان بوديم که در تاريکي شب کنار جاده متوجه شاکي شديم. زن جوان در حالي که گريه مي کرد از ما کمک خواست تا او را به خانهاش برسانيم. او گفت که مرد مسافرکشي او را ربوده و اموالش را سرقت کرده و بعد در اين بيابان رهايش کرده است. خيلي دلم برايش سوخت و او را سوار کردم تا به خانهاش در مشيريه برسانم که شهروز به من گفت به سمت گاوداري برگردم. زن جوان وقتي متوجه نيت ما شد با گريه و التماس خواست او را در همان بيابان رها کنيم، اما شهروز او را تهديد کرد تا اينکه به گاوداري رسيديم. شهروز قصد داشت زن جوان را به قتل برساند اما من مانع شدم و در نهايت پس از اذيت و آزار، او را در حوالي تهران رها کرديم.»

شهروز هم در بازجوييها حرفهاي همدستش را تأييد کرد. وي گفت: «ابتدا قصد کمک به شاکي را داشتيم، اما ناگهان شيطان ما را وسوسه کرد و مرتکب اين جرم شديم.»

بنا به اين گزارش، تحقيقات براي دستگيري راننده شيطان صفت و افشاي ديگر جزئيات اين پرونده سياه در اداره پليس آگاهي تهران ادامه دارد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار