روحانی ۴ سال قبل در سفرش به خوزستان وعده داده بود که «یکی از مباحث اصلی مورد توجه دولت رفع مشکل هجوم ریزگردها به خوزستان است که باید این مسئله در تعامل با دیگر کشورها حل و فصل شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری اعضای کابینه دولت بیش از آنکه تا آخرین لحظات در اندیشه حل مشکلات کشور باشند در پی جذب آرا برای به کرسی نشاندن خود در 4 سال آینده هستند.

گویا این روزها هیئت دولت به یاد روزهای کودکی خویش این‌بار درصدد بافتن زنجیر تبلیغات است؛ ترافیکی بس سنگین که اگر به همین منوال پیش رود می‌بایست برای کنترل سفرهای وزرا طرح زوج و فرد به راه‎انداخت.

از چندی پیش سفرهای رئیس جمهور و نیز وزرا آغاز شده و قول‌ها و وعده‌ها رنگ و بوی انتخاباتی و بیشتر تخیلی گرفته است؛ خوزستان نیز از این موضوع مستثناء نبوده و مردمانش شاهد تردد اکثرا کم نتیجه دولتی‌ها هستند.

"تصویب می‌کنیم" "اختصاص می‌دهیم" دو جمله‌ای که جدیدا به وفور توسط کابینه دولت و نیز در راس آن رئیس جمهور استفاده می‌شود. سوال اینجاست که آیا بودجه کشور به عنوان کیسه خلیفه‌ای که این روزها دولت از آن استفاده می‌کند کفاف وعده‌ها و قول‌های دولتی‌ها را در سفرهایشان می‌دهد و یا این آمار و ارقام همان "پنبه‌دانه‌هایی" است که در خواب دیده می‌شود.

به گفته رئیس جمهور «در حدود 500 هزار نفر ‏در کشور بیکار هستند که باید با تلاش مسئولان زمینه‌های اشتغال آنان فراهم شود» این در حالی است که با نزدیک شدن به انتخابات زمینه‌های اشتغال بیش از پیش برای هیئت دولت و کارکنان هواپیمایی فراهم شده چرا که افتتاح حتی یک ساختمان(به طور مثال افتتاح ساختمان مدیریت بحران استانداری خوزستان) سبب می‌شود که وزیری از مرکز به شهری عزیمت کند.

"آلزایمر" فیلم، بیماری یا شگرد دولت

این روزها آنقدر "سر دولت شلوغ" است که حتی وقت برای گرفتن عزا به هنگام پرداختن "یارانه این "مصیبت عظما" را ندارد؛ تب انتخابات چنان مسئولان را گرفته که فراموشی بر آنان مستولی گشته، روزی در نشست خبری وعده 100روزه را تکذیب می‌کنند و روز دیگر در مناظره وعده ایجاد شغل را؛ شاید دولت آلزایمر گرفته است.

این روزها هم و غم دولت، انتخابات شده است و بس؛ رئیس جمهور و معاون اولش در رقابتی سوری ظاهر شده‌اند و بیش از آنکه به تحقق وعده‌های قبلی بپردازند به قول‌هایی که نه تنها شعار بلکه شعر می‌توان نامید، می‌پردازند. روحانی و جهانگیری با فرض اینکه رقیب هستند در کارزاری ناعادلانه برای احیای دولت یازدهم این ،اختر بی‌فروغ، وقت می‌خرند.

اگرچه ممکن است با فوت آیت‌الله هاشمی رأس هرم حزب اصلاحات، در بین اعضای اصلی این حزب برای کاندیدای واحد اختلاف نظر وجود داشته که از یک حزب قدیمی در حرکتی تامل برانگیز دو رقیب به میدان فرستاده‌ شده ولی آنچه که بیش از پیش تعجب همگان را برآورده تلاش سرگروه‌های دولت یازدهم برای به دست گرفتن سکان کشور در 4 سال آینده است آن هم با وجود کشتی‌ای که اکنون به گل نشانده‌اند.

برجام وعده‌های روحانی در خوزستان پایان برد-برد نداشت

خوزستان با ریزگردها عجین شده و تقریبا 4سال پیش در چنین زمانی مردی در قامت روحانی فریاد "حل مشکل ریزگردهای خوزستان" را سر داد.

حسن روحانی تقریبا 4سال پیش در سفرش به خوزستان وعده داده بود که «یکی از مباحث اصلی مورد توجه دولت رفع مشکل هجوم ریزگردها به خوزستان است که باید این مسأله در تعامل با دیگر کشورها حل و فصل شود. مشکل ریزگردها باید با همکاری سایر کشورهای منطقه حل شود که ما این را ان‌شاءالله دنبال خواهیم کرد. مسئله نه تنها برای این استان، بلکه برای بسیاری از استان‌ها حائز اهمیت است.»

مشکل ریزگردها به بیش از یک دهه برمی‌گردد ولی 4سال نیز زمان کمی برای مقابله حداقلی در برابر پدیده گردوغبار نیست و این درحالی است که دولت یازدهم در آخرین ماه‌های عمر خود در پی 2 توفان مهیب گرد و خاک در بهمن ماه که منجر به قطع شدن برق 11 شهرستان خوزستان و به تبع آن قطعی آب، خطوط ارتباطی و نیز تعطیلی ادارات و مدارس شد و به نوعی می‌توان گفت که خوزستان "کن فیکون گشت" تقریبا به صورت جدی برای حل مشکل ریزگردها وارد عمل شد.

فرصت‌سوزی‌های دولت یازدهم در زمینه حل مشکل ریزگردها غیر قابل بخشش است به طوری که در سمینار آموزشی مقابله با ریزگردها با حضور میهمانان خارجی از جمله گری لوئیس نماینده مقیم سازمان ملل در ایران و معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور و نیز دیگر مسئولان کشوری و استانی اطلاعاتی در زمینه ریزگردها داده شد که به نوعی فاجعه به حساب می‌آید.

ضیاءالدین شعاعی مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار در سمینار آموزشی مقابله با ریزگردها و سیلاب درباره اثرات مخرب توفان‌های گرد و غبار بیان می‌کند که «شیوع بیماری‌های ریوی، انتقال بیماری‌های اپیدمی، حساسیت‌های پوستی، بیماری‌های چشمی، نارسایی خونی از جمله اثرات منفی این پدیده هستند.»

وی همچنین گفته است که «افزایش تصادفات جاده‌ای، کنسلی پروازها، اختلال در حمل و نقل دریایی، اختلال در صنایع، کاهش تولیدات کشاورزی، طغیان آفات، توسعه بیماری‌های دامی، کاهش تولدات دامی و کاهش کیفیت محصول از دیگر اثرات مخرب طوفان‌های گرد و غبار هستند.»

خوزستان دومین استان کشور در زمینه شیوع بیماری سرطان است و اکنون نیز بنا بر گفته مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار مردم این استان مستعد ابتلا به بیماری‌های دیگر شده‌اند.

این قسمت: ماسک خاکی رنگ!

مردم استانی را تصور کنید که در بروز این پدیده شوم دخل و تصرفی نداشته‌اند و حال علاوه بر درد و رنج بیماری می‌بایست هزینه‌های سنگین درمان را نیز متقبل شوند و در آن سوی ماجرا وزارت نفت که از عاملان اصلی خشک شدن تالاب‌ها و تبدیل آنها به کانون‌های ریزگرد و نیز وزارت نیرو به دلیل مدیریت غیراصولی و غیرکارشناسی منابع آبی و حتی وزارت صنعت و معدن به دلیل ارائه مجوزهای ساخت صنایع آب‌بر در دل کویر و دیگر سازمان‌ها و وزارت‌های دخیل در امر، روز به روز بر دارایی‌هایشان افزوده و دست آخر هم کشور و به تبع آن خوزستان به دو قسمت 96درصدی و 4درصدی تقسیم شود و همچنان مردم استان در تامین معیشت خود ناکام بمانند.

مردمی را تصور کنید که در استانی تحت عنوان استان زرخیز زندگی می‌کنند ولی بر روی گنج با رنج گام برمی‌دارند. اینجا رنگ ماسک‌ها سپید نیست؛ ریه‌ها پر از خاک شده و مردم رمقی در جان ندارند ولی رئیس جمهور این مردم با وجود چنین مشکلاتی در مناظره‌ها "ناله وااسفا که ربنای شجریان پخش نمی‌شود" سر می‌دهد.

از کل محبتی که دولت در پی دو توفان گردوخاک به مردم خوزستان داشته و می‌توان از آن به عنوان "گلی که دولت بر سر مردم خوزستان زده" اشاره کرد، رایگان شدن هزینه قبوض برق در بهمن ماه سال گذشته است که آن هم پس از گذشت پرداخت هزینه توسط مردم، اعلام و نیز پس از آن دستور کسر از قبوض ماه‌های بعدی داده شد البته این موضوع همچنان بی‌نتیجه مانده است.

با این تفاسیر آیا از چنین دولتی رایگان شدن هزینه‌های درمان بیماری‌‎های مطرح شده توسط مدیر ملی مقابله با پدیده گرد و غبار به دلیل مسئله ریزگردها توقع می‌رود؟

خسته نباشی دلاور؛ خدا قوت پهلوان

«اگر با طبیعت بجنگیم، طبیعت با ما می‌جنگد. اگر حقش را ندهیم، از ما باز‌می‌ستاند. تالاب را رها کنید، خشک شود، هورالعظیم خشک شود، دریاچه فلان خشک شود، به زور از شما می‌ستاند ... می‌آید آنچنان فشاری بر شما می‌آورد، می‌گوید فکر کردید من اینجا یک موجود بی‌دفاعی هستم که هر کاری بخواهی بکنی؟ ناچار می‌شویم حقش را به او بدهیم، ما نباید با طبیعت بجنگیم. طبیعت یعنی قانون خدا و سنت الهی. ما باید در چارچوب سنن الهی حرکت کنیم. چه شد الان خشکسالی شد؟ اینکه در روایات ما آمده اگر معروف را زیر پا گذاشتی، اگر منکر ترویج شد عذاب الهی می‌آید، بعضی از عذاب‌ها همین‌هایی است که ما می‌بینیم.» این متن گزیده‌ای از سخنان روحانی در بهمن ماه سال گذشته در شورای اداری استان خوزستان است.

اگرچه روحانی صراحتا نگفته است که ریزگردها عذاب الهی است ولی هر شنونده و خواننده‌ای چنین منظوری را از سخنان وی برداشت می‌کند که ریزگردها عذاب الهی هستند و سوال اینجاست "شما که به خوبی تفسیر روایات می‌دانید چرا در 4سال اقدامات لازم و کافی برای جلوگیری از عذاب الهی را به کار نبسته‌اید؟!

گویا این روزها روحانی در مناظره‌ها و سخنرانی‌ها می‌جنگد تا مردم خوزستان 4سال دیگر نیز با خاک زندگی کنند و دست آخر نیز به نوعی آن را به عذاب الهی حواله دهد.

چرتکه اسرارآمیز روحانی جای کلید را گرفت

«رقم کل بودجه سال 96 با 11 درصد رشد نسبت به سال95 به 1085 تریلیون تومان رسیده است. در مجموع از کل حدود 320 هزار میلیارد تومان مصارف عمومی دولت 236 هزار میلیارد تومان به هزینه‌های جاری، 62 هزار میلیارد تومان به اعتبارات عمرانی و 22 هزار میلیارد تومان به تملک دارایی‌های مالی اختصاص یافته است. سرمایه‌گذاری در بخش‌های آب، فاضلاب، محیط‌ زیست و توسعه حمل‌ونقل ریلی چهار اولویت سرمایه‌گذاری در بودجه سال آینده است»

بر اساس وعده‌های روحانی 23هزار میلیارد تومان برای هزینه در 5بخش زیربنایی خوزستان در هیئت دولت تصویب شده است همچنین بر اساس سخنان استاندار خوزستان این اعتبار فقط از بودجه عمرانی کشور تغذیه نمی‌شود و برای کسب 23هزار میلیارد تومان اعتبار که رقمی بسیار قابل توجه و زیاد است از منابعی مثل تسهیلات صندوق توسعه ملی، تسهیلات مالی خارجی، انتشار اوراق مالی، تامین مالی داخلی، منابع در اختیار استان از محل فروش نفت خام برای مناطق نفت‌خیز محروم و منابع عمومی دولت و نیز سایر روش‌های ممکن استفاده می‌شود.

اینکه روحانی با چه نوع چرتکه‌ای چنین محاسباتی را داشته و این میزان از اعتبارات عمرانی را به یک استان اختصاص داده جای پیگیری و کنکاش برای مسئولان خوزستانی دارد چرا که اگر چنین چرتکه‌ای وجود خارجی می‌داشت اکنون خوزستان از بیشترین آمارهای منفی از جمله نرخ بالای بیکاری و نیز نرخ بالای حاشیه‌نشینی برخوردار نبود.

فارغ از همه بایدهایی که می‌بایست بر اساس وعده‌های داده شده انجام می‌شد و نشد نکته حائز اهمیت زمان تصویب اعتبارات برای خوزستان است اگر کاملا نیمه پر لیوان را ببینیم و به پیش‌رو بودن انتخابات توجهی نکنیم تصویب چنین اعتباری برای خوزستان به دلیل اینکه بسیاری از مشکلات استان از جمله مشکل ریزگردها را حل می‌کند امری فوق‌العاده است ولی این امر فوق‌العاده زمانی کاربرد دارد که دولت تا قبل از پایان عمر خود و تحویل دادن سکان هدایت کشور به دولت بعدی در مسیر اجرایی شدن مصوبه گام بردارد و مناقصات و فاینانس‌ها را عملی سازد چرا که ممکن است این مصوبه مورد تائید دولت بعدی نباشد، بنابراین اگر اعتبارات تصویبی دولت یازدهم برای خوزستان صرفا تبلیغاتی نیست باید هر چه زودتر اجرایی شود.