دریا قدرتی پور: بخت جنگل های ایران خیلی وقت است سیاه شده است؛ آخرینش تابستان امسال که آتش به جان جنگل های زاگرس زد تا کامیون هایی که دسته دسته چوب قاچاق می کنند و یا زمین های حاصلخیزی که میزبان ویلاها می شوند و آفتی که تن بلوط ها را خورده اند تا اکنون که همچنان جنگل ها در آتش بی برنامگی می سوزند.
با این تفاسیر، تنها انتظاری که می شود از این وضعیت داشت چند سال دیگر است که چیزی جز برهوت از جنگل ها نخواهد ماند. فرقی هم نمی کند سروهای زاگرس باشد یا شمشادهای هیرکانی یا گیاهان جنگل های جنوب، سرنوشت همه شان یک تعبیر دارد.
گرچه مشکل جنگل ها به همین چند مورد ختم نمی شود و به گفته کارشناسان مشکلات دیگری از جمله چرای بیرویه دام، کشاورزی و تبدیل بلوطهای زاگرس به زغال هم باعث شده که بسیاری از جنگل ها از دستبرد دزدان چوب و قاچاقچیان در امان نمانند.
به غیر از قاچاقچیان، بومیانی هم هستند که تنها درآمدشان از راه فروش زغال بلوط است یا دامدارانی که نیمی از خوراک دامهایشان تشکیل شده از بذر و شاخ و برگ بلوط یا کشاورزانی که تیشه به ریشه بلوط ها می زنند تا زمین کشاورزی و محصول بیشتر داشته باشند، همه اینها باعث شده که تاراج جنگل ها ادامه داشته باشد.
طی سالهای اخیر، سه منبع تأمین چوب برای مصارف کشور وجود داشته؛ این منابع شامل جنگلهای طبیعی، واردات و زراعت چوب بوده است اما از اواخر سال 98 برداشت چوب از جنـگلهای طبیعی ممنوع شد و در نتیجـه برای صنایعی که به چوب نیازمند بودند، دو روش باقی ماند؛ زراعت چـوب و واردات؛ تصمیمی که باعث شد مدیران سرانجام به جنگلهای شمال کشور دیگر به عنوان بنگاه چوب نگاه نکنند.
اما توقف بهره برداری از جنگل قانونی نبود که به تنهایی بتواند سبب حفظ جنگل ها شود به این خاطر که کارشناسان اعتقاد داشتند که برای نجات این پهنه سبز باید برنامه داشت. برنامه ای که حدود ده سال مسئولان وعده آن را می دهند اما تاکنون از مقام شعار فراتر نرفته است.
از 18 میلیون هکتار اراضی جنگلی در کشور که امروزه به 12 میلیون هکتار رسیده سهم استان مازندران حدود 52 درصد سطح کل اراضی جنگلی است که بخش عمده آن را جنگلهای هیرکانی تشکیل میدهد.
جنگلهای هیرکانی سالهاست ثبت جهانی یونسکو شده اما هنوز این اصل در کشور ما به ویژه در مازندران جا نیفتاده که در چنین جایگاهی قرار گرفته یعنی باید تمام توانایی را برای حفظ و صیانت از این جنگلها به کار گرفت تا حتی یک نوع از انواع گونههای گیاهی، جنگلی و حیوانی نابود نشوند.
در نابودی اراضی جنگلی ممکن است عوامل متعددی چون آتشسوزی، حوادث طبیعی، شرایط ناپایدار جوی دخیل شوند اما مهمترین عامل بر نابودی این جنگلها که ذره ذره به گستردگی عمده آن تبدیل میشود، دخالت انسانهاست.
گرچه این موضوع تنها به شمال کشور ختم نمی شود و جنگلهای مانگرو در جنوب کشورمان نیز شرایط خوبی ندارند. این رویشگاههای درختان حرا و چندل این روزها بیش از گذشته تهدید می شود. آلودگی نفتی، تردد لنجها و قلع و قمع درختانبرای ساخت اسکله برخی عوامل تخریب جنگلهای مانگرو است، علاوه بر این کم نیستند بومیانی که شاخ و برگ درختان حرا و چندل را قطع میکنند تا علوفه شتر، گاو و گوسفندشان را تأمین کنند.
بنابراین میتوان گفت جنگلهای کشور در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور شرایط مناسبی ندارد هرچند برخی مدیران ادعا میکنند تخریب جنگل در همه جای دنیا اتفاق میافتد، اما آنها فراموش کردهاند که سرانه جنگل برای هر ایرانی کمتر از دو دهم هکتار و یک چهارم سرانه جهانی است. به همین دلیل باید برای حفظ جنگلهای کشور برنامه داشت و این سهم اندک را با آزمون و خطا از نسلهای آینده دریغ نکرد.
طی سالهای گذشته طرحهای مختلفی برای مقابله با ساخت وسازهای جنگلی و طبیعی در مازندران اجرا شد و فرجام این طرحها چیزی جز شکست و رنگ باختن جنگل و مزارع برابر کسانی که به تاراج جنگل پرداخته اند نبوده است.
آخرین مقابله با جنگل خواری همزمان بود با سفرهای استانی رئیس جمهور به استان مازندران که در پی آن کارگروه فراقوه تشکیل شد تا به پایش و رصد عرصه های جنگلی و طبیعی بپردازد و از مجموع هزار و 509 فقره تعرض به منابع طبیعی 185 مورد تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی شد که 41 مورد توسط دولتیها و 9 مورد توسط بخش خصوصی و مابقی اشخاص صورت گرفته است.
از سوی دیگر طبق آمار و ارقام بیش از هزار و 450 فقره ساخت وساز در عرصههای طبیعی و جنگلی مازندران شناسایی شد که نشان می داد تاراج جنگل ها همچنان ادامه دارد.
با این اوصاف، به خوبی متوجه می شویم که چرا هر سال جنگل های ایران آب می رود. طبق آمارها مساحت جنگلهای ایران از 18 میلیون هکتار در دهه 40 به حدود 11 میلیون هکتار در دهه 70 رسیده است.
بهعبارتدیگر، هفت میلیون هکتار از جنگلهای ایران در طول سه دهه نابود شدهاند. وسعت جنگلهای هیرکانی نیز حدود 55 هزار کیلومترمربع، یعنی نزدیک به 4 درصد مساحت ایران بود، اما در فاصله سالهای 1334 تا 1379 نصف شده و این روند با دور تند هنوز ادامه دارد.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰