اخیرا چهرهای بازسازیشده از داریوش سوم، آخرین شاه هخامنشیان منتشر شده است، اما این چهره تا چه حد مستند و به واقعیت نزدیک میتواند باشد؟
چهره منسوب به داریوش سوم، آخرین پادشان هخامنشی را یک مرکز تحقیقاتی تاریخی عکس از روی موزاییک نبرد ایسوس که بین اسکندر مقدونی و داریوش سوم درگرفته و همچنین از روی سکههایی که در دوران فرمانروایی او ضرب شده، بازسازی کرده است. آن موزاییک به حدود ۱۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تعلق دارد و اکنون در موزه ناپل ایتالیا نگهداری میشود. روایت شده این موزاییک، نسخهای از یک نقاشی است.
در ایران هم چنین بازسازی های تصویری صورت گرفته که بانوی هفتهزارساله تهرانی و مرد شنی ساسانی از جمله چهرههای بازسازیشدهاند که هر دو توسط «محمدرضا رکنی» ـ کارشناس پژوهشکده باستانشناسی ـ انجام شده است و او بر پایه این تجربه درباره مستند بودن چهره بازسازیشده داریوش سوم و میزان نزدیکی آن به واقعیت، گفت: چهره بازسازیشده داریوش سوم از نظر علمی نمیتواند درست باشد، اما از نظر هنری اگر تناسبات را رعایت کرده باشد، اثری مورد توجه و کاری قشنگ به حساب میآید.
این پژوهشگر گفت: برای این بازسازی از جمجمه استفاده نشده است. هیچ متعلقات دیگری هم از داریوش سوم در دسترس نبوده که از آن استفاده شود. صرفا از یک تصویر نقشبسته روی موزاییک و سکه برای چهرهسازی بهره گرفته شده است. میدانیم ساخت موزاییک یک متغیر پیچیده است و یکسری اجزاء کوچک مثل شن، ماسه و سنگریزه در کنار هم تشکیل اثر دادهاند، بنابراین تناسبات تصویر به خاطر فرمی که آن مواد دارند نمیتواند دقیق باشد. سکه هم همینطور است. تصویری که روی آن ضرب شده ممکن است تناسبات را رعایت نکرده باشد و حتی اغراقآمیز باشد و یا اصلا با واقعیت مطابقت نداشته باشد.
او همچنین یادآور شد: ما چهرهای از داریوش سوم نداریم. حتی از داریوش سوم جمجمهای بهدست نیامده است که الگوریتمها برآن اساس پیادهسازی شود. اگر جمجمه در اختیار باشد اطلاعات زیادی را از شخص میتوان استخراج کرد. حتی گاهی شانس همراه است و میتوان از آن جمجمه دیانای گرفت و به جزئیات بیشتری رسید. در بازسازی چهره بانوی هفتهزارساله تهران جمجمه در اختیار بود که به تناسب عناصر و الگوریتمها اجزای چهره را روی آن قرار دادیم و بازسازی انجام شد، اما در تصویرسازی بانوی هفتهزارساله هم الزاما از دیگر جزئیات مثل شکستگی بینی، چروک روی صورت، بیماری پوستی، رنگ پوست و مدل مو اطلاع نداشتیم و اجرای این بخشها سلیقهای بود. اگر موادی از نظر انسانشناسی جسمانی در اختیار نداشته باشید که آزمایش انجام دهید خروجی آن سلیقهای میشود.
کارشناس پژوهشکده باستانشناسی افزود: به نظرم در چهرهسازی داریوش سوم که براساس نقش موزاییک بوده، سلیقهای رفتار شده است، مثلا درباره مدل موها. اگرچه در صحنه نبرد بخشی از موی داریوش نشان داده شده و به هم ریخته بوده که البته در آن شرایط هر حالتی میتوانسته داشته باشد، اما به نظرم در بازسازی چهره نسبت به آن سلیقهای رفتار شده است. یا دماغ موزاییکی بزرگتر از دماغ بازسازیشده در عکس منسوب به داریوش است که به نظرم به خاطر تناسب سنگریزههای استفادهشده در موزاییک است. بنابراین، این چهره خیلی نمیتواند واقعی باشد، ولی براساس موادی که در اختیار داشته میتوان آن را یک اثر هنری دانست.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰