گیر جدید به سردار و خنده های تمام ناشدنی لوکا
کد خبر: ۱۷۳۲۷
تاریخ انتشار: ۰۶ آذر ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۰

نصف جهان: یکی دو نویسنده ای که در چند سایت ورزشی سعی کرده اند در هر برهه ای نقش پدر مهربان و همیشه نصیحت گر را برای سردار آزمون ایفا کنند باز هم دست به کار شدند و بدون توجه مطلب شوخی اخیر سردار که در اینستاگرام خود منتشر کرده بود، بازهم به پند و اندرز وی پرداختند . برخی با نرمی و برخی نیز با تندی به وی تاخته اند.

یکی از این مطالب پدرانه! را با هم بخوانیم تا بهتر بتوانیم در مورد آن صحبت کنیم:

((آخرین لحظات از نیمه اول مسابقه روستوف و بایرن‌مونیخ در روسیه، برای همیشه در فوتبال ایران ماندگار شدند. زمان زیادی به پایان نیمه اول باقی نمانده بود که مهاجم ایرانی روستوف با یک حرکت استثنایی، ژروم بوآتنگ را محو کرد و با باز کردن دروازه بایرن‌مونیخ نشان داد که لقب مسی ایرانی بی‌دلیل برایش درنظر گرفته نشده است. درست بعد از این گل تماشایی، شبکه‌های اجتماعی به تسخیر سردار آزمون درآمدند. حالا همه از نمایش مسی‌وار سردار حرف می‌زدند و هواداران لیورپول امیدوار بودند تا باشگاه محبوب‌شان هر چه زودتر به سراغ جذب این بازیکن برود. نام سردار تبدیل به یکی از ترندهای توئیتر شد تا او خبرسازترین بازیکن شبِ دوم از هفته پنجم لیگ قهرمانان لقب بگیرد. علاوه بر درخشش در فاز هجومی، سخت‌کوشی سردار و کمک او به خط دفاعی درنیمه دوم تحسین‌برانگیز به نظر می‌رسید. او بهترین بازیکن روستوف در جریان یکی از تاریخی‌ترین پیروزی‌های همه ادوار باشگاه بود.

لحظاتی بعد از پایان نبرد با بایرن، وقتی عکس تیمی روستوفی‌ها در رختکن در فضای مجازی دست به دست می‌شد، همه در انتظار واکنش اینستاگرامی خود آزمون بودند. این بازیکن همیشه حاضر در صحنه به جای نوشتن از مسابقه و اشاره به گل، تصمیم گرفت جشن اینستگرامی‌اش را با علیرضا جهانبخش سهیم شود و از این بازیکن بخواهد که برای پیشرفت به لیگ روسیه برود. این شوخی احتمالا در ادامه مراودات روزمره این دو نفر بود. بازیکنانی که در تیم ملی رابطه بسیار نزدیکی با هم دارند این دوستی در سال‌های بازی برای تیم ملی جوانان شکل گرفته و هنوز هم برقرار است. جدا از محتوای نوشته سردار برای علیرضا، ادبیاتی که این ستاره برای نوشته‌اش انتخاب کرده کمی عجیب به نظر می‌رسد. سردار مثل بسیاری از هم‌سن‌و‌سال‌ها، چند زبان زنده دنیا را با هم ترکیب کرده تا علاوه بر خلاصه‌نویسی، به نوع خاصی از نگارش دست پیدا کند. بر خلاف علیرضا جهانبخش که از مدت‌ها قبل به زبان انگلیسی مسلط شده و همه مصاحبه‌های خارجی‌اش را به این زبان انجام می‌دهد، سردار هنوز هم نتوانسته زبان انگلیسی را به طور کامل یاد بگیرد. او در آخرین سطر از نوشته‌اش از عبارت «یو کن پیشرفت!» استفاده کرده و نشان داده که حتی معنی این کلمه ساده را نیز نمی‌داند. این در حالی است که جدی‌ترین پیشنهادهای این روزهای مهام شماره 20 روستوف از لیگ برتر جزیره هستند. بدون زبان انگلیسی، سردار هرگز نخواهد توانست در رقابتی‌ترین لیگ فوتبال دنیا به موفقیتی دست پیدا کند. به نظر می‌رسد مسلط ‌شدن روی زبان انگلیسی، باید اصلی‌ترین دغدغه این روزهای سردار باشد. چرا که مربیان لیگ برتر به اندازه مخاطبان اینستاگرامی با او مهربان نخواهندبود))....

دیدید! حتی حق یک شوخی ساده را هم از سردار می گیریم.

هرعقلی متوجه می شود که با توجه به استیکرهایی که آزمون در پست اینستاگرامی خود به کار برده است، کاملا موضوع طنز بوده و اگر می خواسته که جمله خود را کاملا انگلیسی بنویسد ، ولو اینکه زبانش ضعیف باشد با یک سرچ ساده در اینترنت و نرم افزارهای متعدد ترجمه ای که وجود دارد می توانست این کار را انجام دهد.

یو کن پیشرفت برای شوخی به کار برده شده است و حتی منهای شوخی و طنز خیلی وقت ها در بسیاری از این مطالب اینستاگرامی دیده شده که به جای کابرد کلمه تو از کلمه یو استفاده می شود.

مطلب سردار هم در ادامه شوخی ها و مکالمه های خصوصی اش با جهانبخش بوده است و استکیرهای خنده این مطلب موید این موضوع است.

درست است که سردار جوان است و احتیاج به راهنمایی و مشورت سایرین از جمله رسانه ها دارد، اما وقتی دیگر موضوعی را برای نصیحت پیدا نمی کنیم، لازم نیست تا به هر دری بزنیم ، ذره بین در دست بگیریم و بخواهیم تا همچنان برای بازیکنانی همچون آزمون پدری مهربان باشیم.

بهتر است اجازه دهیم تا او در کنار حفظ و رعایت شرایط حرفه ای یک بازیکن، بتواند رفاقت ها، تفریحات مناسب و شوخی های خود را داشته باشد و با یک موضوعی که همه متوجه طنز بودن آن می شوندبا گرز پند و نصیحت به سوی او ندویم.

دعوت آزمون به فراگیری کامل زبان انگلیسی خوب است اما نه با زیر سئوال بردن یک شوخی ساده اینترنتی او. بگذریم..!

بخند لوکا، بخند

لوکا بوناچیچ سرمربی سابق تیم های سپاهان اصفهان و ذوب آهن به تازگی هدایت تیم لصفاقسی تونس را بر عهده گرفته است.

همه اتفاقاتی که باعث شد تا لوکا از الاهلی قطر جدا شود را مرور می کنیم تا متوجه شویم که چه شد تور در آمدزایی لوکای همیشه اخمو در قطر به پایان رسید:

شکست 3-1 برابر الخور در هفته پنجم لیگ قطر پرونده حضور لوکا بوناچیچ در باشگاه الاهلی را زودتر از حد تصور بست تا این مربی کروات سومین تغییر در فصل جاری فوتبال باشگاهی قطر لقب بگیرد.

باشگاه الاهلی در اطلاعیه ای اعلام کرد: شکست غیر منتظره مقابل الخور باعث شد تا همکاری با لوکا بوناچیچ به عنوان سرمربی به پایان برسد.

سلمان بن فیصل، مدیر باشگاه الاهلی در خصوص قطع همکاری با لوکا بوناچیچ، سرمربی کروات این تیم به شبکه الکاس قطر گفت: این تصمیم در مناسب ترین زمان اتخاذ شد و دلیل اصلی آن ایجاد شکاف میان بوناچیچ و بازیکنان تیم الاهلی بود.روند عملکرد تیم الاهلی نشان داد که انتظارات ما برآورده نمی شود و به همین خاطر ترجیح دادیم تا لوکا بوناچیچ را کنار بگذاریم. قرارداد این مربی کروات نیز با توافق دو طرفه فسخ شد.

او در ادامه افزود: لوکا سوابق درخشانی دارد و مربی برجسته ای است، اما در تیم الاهلی نتوانست موفقیتی به دست آورد. تصمیم کنار گذاشتن بوناچیچ ارتباطی به شکست اخیر برابر الخور نداشت و ما از اواسط فصل قبل که او را استخدام کردیم، سعی داشتیم تا در مواردی به بوناچیچ اعتماد لازم را بکنیم، اما در نهایت این اتفاق رخ نداد...

در واکنش به این تصمیم باشگاه، لوکا در مصاحبه با رسانه های قطری حرف های جالب توجهی بر زبان آورد و مدعی شد نظم و انضباط حلقه گمشده در فوتبال قطر است.

روزنامه الوطن در گفتگویی با مربی کروات به نقل از بوناچیچ نوشت: فکر می‌کنم تمام مربیان به دنبال نظم و انضباط تیمی هستند، عاملی که می‌تواند رمز موفقیت هر تیمی باشد. من هم از آن دسته مربیانی هستم که بین بازیکنان تفاوتی قائل نمی‌شوم و به دیسیپلین تیمی اهمیت زیادی می‌دهم. سه یا چهار بازیکن تیم الاهلی تحمل نظم و انضباط را نداشتند. شاید مشکلات دیگری در تیم الاهلی وجود داشت که از سوی بن‌سلمان، رئیس این باشگاه اعلام نشد و حرف‌های او مبنی بر ایجاد شکاف بین من و بازیکنان را قبول ندارم .

لوکا در ادامه صحبت هایش افزود: بازیکنان باید مطیع مربی و باشگاه خود باشند، اما این مساله از سوی بعضی بازیکنان تیم الاهلی نادیده گرفته شد. هرچند در طول کار مشکل حادی با هیچ یک از بازیکنان و مدیریت باشگاه الاهلی نداشتم و روابط مبتنی بر احترام با آنها برقرار بود. با مسئولان باشگاه الاهلی جلسه‌ای برگزار کردم و به من گفتند از تلاش‌های شما در چهار ماه اخیر تشکر می‌کنیم و من هم خداحافظی کردم. من با صداقت و تمام وجودم کار کردم، هر چند ضعف‌هایی داشتیم، اما این اتفاقات در دنیای امروز فوتبال طبیعی است. منچسترسیتی یک باشگاه بزرگ است که در شش بازی خود پیروزی کسب نکرد و در شهرآورد هم به منچستریونایتد باخت، اما سرمربی خود را اخراج نکرد. متأسفانه این شرایط در فوتبال قطر حاکم نیست ..

اما پس از همه این اتفاقات در فاصله کمتر از چند هفته مربی کروات و برکنار شده الاهلی قطر با شکایت به فیفا ضرب الاجلی چند روزه برای دریافت مطالباتش برای باشگاه سابق خود ارسال کرد.

تنها با گذشت چند هفته باشگاه قطری با ضرب الاجلی چند روزه از سوی کمیته انضباطی فیفا برای تسویه حساب با مربی کروات روبه رو شد که در صورت عدم تسویه،با کسر امتیاز و خطر سقوط به دسته پایین تر مواجه خواهد شد. روزنامه الرایه در گزارشی پیرامون شکایت لوکا از الاهلی نوشت: مربی کروات که مبلغ قابل توجهی از باشگاه قطری طلب داشت با شکایت به فیفا و هنرنمایی وکیلش توانست حکمی در محکومیت باشگاه الاهلی دریافت و سران باشگاه را در تنگنای شدیدی قرار دهد. حالا الاهلی تنها 10 روز مهلت دارد تا با بوناچیچ تسویه کند .

جالب این که باشگاه الاهلی پنجمین باشگاه بزرگ قطر در کمتر از سه هفته گذشته است که با احکامی این شکلی مواجه می شود تا رسانه های قطری از این اتفاق سوژه های جنجالی زیادی بسازند. پیش از این العربی، الخریطیات، ام صلال، الریان و ... هم با احکام محکومیت مالی از سوی فیفا روبه رو شده بودند تا میزبان جام جهانی 2022 که این روزها اصلا در میان سران جدید فیفا محبوبیتی ندارد با بحران بزرگی در فوتبال خود مواجه شود...

این همه اتفاقاتی بود که باعث شد تور بوناچیچ در قطر هم به پایان برسد و حالا باید تونسی ها را قربانی بعدی بوناچیچ دانست.

لوکا بوناچیچ به غیر از موفقیت هایی که در دوره اول حضورش در سپاهان به دست آورد در سایر تیم ها یک مربی عادی و تقریبا بی آزار بوده است. کما اینکه در مورد سپاهان بسیاری عقیده دارند که در سال های اخیر به جز برخی فصول آن قدر شرایط برای موفقیت کادر فنی به خوبی فراهم شده که دست یابی به ناکامی سخت تر از رسیدن کامیابی است! ضمن اینکه در دوره دوم حضور لوکا در سپاهان اگر اخراج نشده بود و کرانچار نمی آمد، شاید سپاهان را باید در دسته ای پائین تر جستجو می کردیم!

روزی لوکا بوناچیچ را در حالی که هنوز سکاندار یکی از تیم های ایرانی بود، دیدم و با او گپ کوتاهی زدم. او مدیران باشگاه های ایرانی را به علت اینکه در هر شرایطی مشتری او هستند با لفظی خطاب کرد که از عنوان کردنش معذورم. اما گفت که در سال های اخیر هر نتیجه ضعیفی هم که گرفته باز هم مشتریان پر و پا قرص خود را داشته است که این موضوع حتی برای او هم عجیب بوده است.

تور مربیگری بوناچیچ در ایران وی را صاحب درآمدی هنگفت کرد تا بسیار پر درآمدتر از مربیانی که تیم ها را قهرمان کرده اند با کارنامه ای ضعیف ایران را ترک کند.

نوبت به قطر رسید. تور او در آنجا هم درآمدزایی بالایی داشت. الاهلی آخرین قربانی او بود. بدون مطالعات و تحقیقات لازم با او قرارداد بستند و در هفته پنجم فهمیدند او کسی نیست که در شرایطی نرمال بتواند هدایتگر تیم شان باشد و البته پول او را تمام و کمال باید پرداخت کنند. مثل سایر باشگاه هایی که او را اخراج کردند اما حسابی آقای بداخلاق را با پرداختی های خود خوشحال کردند!

بوناچیچ شاید اخمو و عبوس باشد، اما در دلش در سال های اخیر حسابی خندیده است. به ما، به قطری ها و شاید هم حالا به تونسی ها . نکته تلخ تر اینکه هنوز هم در ایران مشتریان پا به رکاب خود را دارد که منتظرند با اخراج او از تونس سریعا با او قرارداد ببندند!

امثال بوناچیچ چگونه باید ضعف و ناکارآمدی خود را نشان دهند که دست از سر آنها برداریم؟ ظاهرا بنا نیست که به خنده های او پایان دهیم!


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار