الهه مهری: براي ساختن فرداي بهتر براي فوتبال اصفهان لازم است تا پيشينه باشگاه هاي کهن و محبوب اين خطه يعني سپاهان و ذوب آهني که باعث فخر، مباهات و غرور فوتبال اين شهر هستند را بهتر بشناسيم.

سپاهاني که به گفته هواداران پيشکسوت و قديمي از رنج شروع کرد و به گنج رسيد تا آقاي فوتبال ايران شود و ذوب آهني که تحت حمايت هاي مطلوب و خوب کارخانه ذوب آهن و مردم اصفهان قبل و بعد از انقلاب اسلامي، تيمي قابل احترام و با شخصيت در فوتبال کشورمان بوده و در سال هاي اخير نيز چندين جام را به کلکسيون افتخارات خود اضافه کرده است.

در پيشينه باشگاه هاي سپاهان و ذوب آهن تعداد بسياري از مرداني حضور دارند که توانسته اند اين باشگاه هاي با قدمت را به سوي رشد و تعاليسوق دهند. مرداني که همه وجود و داشته هاي خود را وقف فوتبال اصفهان کردند تا امروز اين شهر به طور غير رسمي عنوان پايتخت فوتبال ايران را به خود اختصاص دهد.

بزرگاني که بارها و بارها از سوي باشگاه هاي تهران دعوت به همکاري شدند و اگر به دعوت قرمز و آبي هاي تهران پاسخ مثبت مي دادند هم به جهت مالي و هم به جهت شهرت مي توانستند زندگي بهتري را براي خود رقم بزنند اما تعصب و عشق بيشتر آنها در حدي بود که حتي به انديشه پشت کردن به سپاهان و يا ذوب آهن در ذهن خود مجال ورود نمي دادند و رفتن از باشگاه محبوب شان را خيانتي بزرگ مي دانستند.

آنها ماندند و ساير باشگاه هاي خواهانشان را مأيوس کردند.ماندند تا سپاهان و ذوب آهن زنده بمانند و اينک به باشگاهايي بزرگ و هميشه مدعي در فوتبال و ورزش ايران تبديل شوند.

در طول سال ها حيات فوتبال اصفهان، باشگاه هاي سپاهان و ذوب آهن براي اين بزرگمردان از جانشان هم عزيزتر بود و با همه توان و تعصب براي موفقيت و پيروزي اين تيم هاي کهن جنگيدند و مبارزه کردند اما متأسفانه اين عاشقان براي نسل امروز، جوانان هوادار فوتبال اصفهان تا حد زيادي غريب و ناشناخته اند.

پيش تر هم گفتيم و نوشتيم روزي که مرحوم ناصر حجازي اسطوره دروازه باني ايران و آسيا در برنامه اي تلويزيوني از محمد برزمهري کاپيتان و دروازه بان سپاهان در جام تخت جمشيد به عنوان يکي از الگوهاي خود نام برد، به حال خود تأسف خورديم که چرا مردي که حجازي نامدار از وي به عنوان الگوي خود نام مي برد براي همگان ناشناخته است.

اين داستان تلخ بسياري از اسطوره هاي سپاهان، ذوب آهن و البته ورزش کشورمان است که بزرگمرداني شايسته بودند اما اينک نسل جوان هواداران فوتبال با آنها غريبه اند.

خوشحاليم که رويه جديد روزنامه نصف جهان در توجه به پيشکسوتان اين شهر و بررسي فوتبال اصفهان در دوران قديم و مسابقاتي همچون جام تخت جمشيد،مورد توجه مخاطبان روزنامه و اسطوره هاي فوتبال اصفهان قرار گرفته است و اين بزرگواران در شکل هاي مختلف سپاس و قدرداني خود را به ما ابراز داشته اند.

با مروريکي از ديدارهاي خاطره انگيز ذوب آهن در جام تخت جمشيد که در اين شماره به آن پرداخته ايم با ما همراه باشيد:

ورزشگاه امجديه تهران

يک شنبه 15 اسفندماه1355

( پنجمين دوره جام تخت جمشيد)

تاج تهران صفر – ذوب آهن اصفهان 1

گل:دقيقه 35 حسن حاج رسوليها

داور: عباس مقدس زاده، کمک داوران : اکبر حق بين و منصور احمدي، هوا آفتابي همراه با وزش باد سرد ، تماشاگر: بيش از 15 هزار نفر.

ترکيب تيم فوتبال تاج تهران:

حميد ملک احمدي، حسن نظري، عباس نوين روزگار، مصطفي مسلمي، آندرانيک اسکندريان، شاهرخ مطيعي، سعيد مراغه چيان، حيدر اهـري (از دقيقه 62 محمد خشرايي)، حسن روشن (کاپيتان)، محرم عاشري و ايرج دانايي فرد . مربي: چکيجج.

ترکيب تيم فوتبال ذوب آهن اصفهان:

محمدرضا کربکندي،مجيد نديميان، محمد احمدزاده، علي شجاعي (کاپيتان)، حبيب ا... مکوندي، اکبر دادفرنيا، محمدمهدوي،محمود شيرزادي (از دقيقه75 ورژ نواسارتيان)، عبدا... چنگيز، مهدي ويسي و حسن حاج رسوليها. مربي: ليادين.

تاج همچون پرسپوليس تسليم يک تيم پرتوان تر از خود که قدر توپ را بيشتر از تيم تهراني مي دانست شد. آن 20 دقيقه اول بازي که تاج با بي تفاوتي و به آرامي بازي را دنبال مي کرد، بهترين فرصت بود تا ذوب آهني ها نبض بازي را به دست بگيرند و با دوندگي بيشتر و پاس هاي سريع که در همه نقاط زمين در حال اجراي آن بودند، دفاع تاج را نگران کنند و سرانجام در دقيقه 35، گل پيروزي بخش خود را به دست بياورند.

پس از اين گل بود که تاج يک باره آتش شد، به ويژه در نيمه دوم که نظم و آهنگي سريع تر پيدا کرده بود و ذوب آهن را در زمين خود در حالتي کاملاً دفاعي قرار داده بود.

تاجي ها پيش از آنکه دروازه خود را گشوده ببينند، با دو ضربه سر روشن و عاشري که هر دو از کنار دروازه گذشته بود ، حريف را تحت فشار قرار داده بودند اما آنگاه که ضربه اي بلند از جناح راست بر روي دروازه تاج آمد و ضربه سر حاج رسوليها يار چابک اصفهاني به گوشه بالا و راست دروازه رفت، تاج به خود آمد که چه زمان بدي بازي را از دست داده است.

چهار دقيقه بعد از گل، ضربه سر روشن به سينه کربکندي خورد و برگشت، تاج نسبت به فرصت هاي از دست رفته افسوس مي خورد و البته دفاع جانانه ذوب آهن و واکنش هاي زيباي رسول کربکندي هم اين افسوس ها را بيشتر مي کرد.

تاجي ها که با ياران جديد خود هنوز ريتمي استاندارد را در حرکت هاي تيمي به دست نياورده اند در وقت دوم به اقبال بد خود لعنت فرستادند. در دقيقه 49 شوت روشن به فاصله کمي از کنار دروازه تيم اصفهاني گذشت، سه دقيقه بعد شليک سهمگين روشن را کربکندي با يک چرخش سريع و با مشت به کرنر فرستاد. در دقيقه 55 اشتباه کربکندي را مي رفت که مسلمي به نتيجه برساند اما دفاع ذوب آهن آن را از دروازه خالي بيرون کشيد. در دقايق پاياني بود که شليک سرضرب عاشري را کربکندي به زيبايي مهار کرد و سرانجام سه دقيقه به پايان بازي مانده بود که اين بار شليک سرضرب روشن را باز هم ستاره اين ديدار يعني رسول کربکندي از دو قدمي دفع کرد.

ذوب آهن به لطف تک گل حاج رسوليها و درخشش مدافعان و البته گلر خوشنام خود در امجديه تيم پر مدعاي تاج تهران را مغلوب مي کند تا باز هم قدرت خود را به رخ رقبا بکشد...