علم آموزي در سايه محروميت
کد خبر: ۱۴۰۴
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۸

سقف مدرسه چوبي است با بلوک هايي با قدمت 20 سال. کلاس ها نيمکت ندارند. درس دادن به دانش آموزان اين مدرسه در چنين وضعيتي عشق مي خواهد. بايد عاشق معلمي باشي تا دوام بياوري.

درد آنجايي شدت مي گيرد که فقر ناديده گرفته شود، آنجايي که يک روي سکه فقر، يک روي ديگر کودکان باشند. کودکاني که هزاران آرزو دارند و هزاران حسرت. حسرت داشتن کيف يا يک دست لباس نو يا حتي يک نيمکت که بر روي آن بنشينند و با دل و جان به حرف هاي معلم گوش دهند. اين حسرت ها براي اغلب دانش آموزان شبيه يک افسانه است، اما اينجا همه چيز واقعي است.

فقر بلاي جان خانواده ها شده است، فرزندان کيف ندارند، کتاب هايشان را زير بغل مي زنند و شايد اگر کمي خوش ذوق تر باشند و بخواهند که مداد و پاک کنشان در مسير مدرسه گم نشود، آنها را در کاور پتو به مدرسه مي آورند، لباس ندارند مجبورند با لباس هاي مندرس و پاره به مدرسه بيايند. مدرسه نيمکت ندارد. دانش آموزان در مدرسه بر روي زمين مي نشينند. مدرسه استاندارد نيست، سقفش چوبي است و بلوک هايي با قدمتي بيش از 20 سال ديوار اين مدرسه در روستاي دشتياري چابهار شده است.

براي130 دانش آموز تنها دو کلاس آن هم در بدترين شکل ممکن وجود دارد و اسم آن را مدرسه گذاشته اند. بچه ها مجبورند به چند گروه تقسيم شوند و گروهي در اين دو کلاس بمانند و گروهي ديگر به کپر بروند تا از تحصيل بازنمانند. مدرسه اي که تنها يک کلاس آن نيمکت و صندلي دارد؛ بايد دانش آموز شانس بياورد تا در کلاسي که نيمکت داشته باشد بنشيند.

دانش آموزان دبستان مرتضي سيد آباد دو زانو بر زميني خاکي مي نشينند و درس مي خوانند. حتي به نظر مي رسد که دانش آموزان اين مدرسه سهمي از جشن عاطفه ها ندارند.

البته که درس دادن به اين دانش آموزان در چنين وضعيتي عشق مي خواهد. بايد عاشق معلمي باشي تا دوام بياوري. «حسين روديني» مدير 36 ساله دبستان مرتضي سيدآباد اين عشق معلمي را در ذهنمان تداعي مي کند. معلمي که از مدرسه تا خانه اش 125 کيلومتر فاصله است اما او در مدرسه مي ماند و تنها هفته اي يکبار به ديدار خانواده خود مي رود.

معلمي که سال هاست به روستاي دشتياري مي آيد تا بچه هايي که تقديرشان با فقر رقم خورده، از تحصيل بازنمانند. مدرسه او 130 دانش آموز دارد در حالي که تک کلاس اين مدرسه تنها ظرفيت 25 دانش آموز دارد.

روديني مجبور است براي جبران کمبود فضاي آموزشي، به جاي کلاس درس از کپر استفاده کند تا 80 دانش آموز ديگر، نبود مدرسه را توجيهي براي مدرسه نرفتن ندانند.

پيشه مردم روستاي دشتياري کشاورزي است اما دو سالي است که نباريدن باران، خشکسالي به بار آورده و کشاورزي آنان محصولي در پي ندارد. گرد و غبار و گرماي چابهار امان بچه ها را بريده است، روديني اميد دارد تا خيريني پيدا شوند تا هم مدرسه بسازند و هم فقر را حداقل از ظاهر دانش آموزانش پاک کنند.

شايد کمک خيرين آخرين شانس آنها باشد، چرا که گويي آموزش و پرورش دبستان مرتضي سيد آباد را از ياد برده است. در گواه اين ادعا همين بس که اطلاع رساني انتخاب معلم اين مدرسه به عنوان معلم نمونه آنقدر دير به گوش روديني رسيده بود که او ديگر زمان پيدا نکرد تا مدارک و مستندات خود را به اداره کل آموزش و پرورش برساند.

شايد آموزش و پرورش دانش آموزان روستاي دشتياري را در آمار خود ندارد که نيمکت و مدرسه اي براي آنان تأمين کند.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار